دهی است از دهستان علامرودشت بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 95 هزارگزی جنوب خاور کنگان بر کنار راه مالرو اشکنان به پس رودک واقع شده. جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 548 تن سکنه دارد. آبش از چاه، محصولش غلات، خرما و تنباکو و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان علامرودشت بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 95 هزارگزی جنوب خاور کنگان بر کنار راه مالرو اشکنان به پس رودک واقع شده. جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 548 تن سکنه دارد. آبش از چاه، محصولش غلات، خرما و تنباکو و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
قریه ای است در بلوک برازجان از اعمال بندربوشهر و در حوالی این قریه بین مهرعلیخان شجاع الملک و قشون انگلیس در سال هزار و دویست و هفتاد و سه نزاع اتفاق افتاد، اراضی اینجا رمل است و هندوانۀ دیمی بعمل می آورد، اهالی عبای شتری میبافند، طول جلگه برازجان چهار فرسخ و عرض نیز همین قدر است، (از مرآت البلدان ج 4 ص 132)
قریه ای است در بلوک برازجان از اعمال بندربوشهر و در حوالی این قریه بین مهرعلیخان شجاع الملک و قشون انگلیس در سال هزار و دویست و هفتاد و سه نزاع اتفاق افتاد، اراضی اینجا رمل است و هندوانۀ دیمی بعمل می آورد، اهالی عبای شتری میبافند، طول جلگه برازجان چهار فرسخ و عرض نیز همین قدر است، (از مرآت البلدان ج 4 ص 132)
ده کوچکی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار که در 108 هزارگزی باختر لار و جنوب فلات دنک واقع شده و 16 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
ده کوچکی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار که در 108 هزارگزی باختر لار و جنوب فلات دنک واقع شده و 16 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان عیسوند بخش برازجان شهرستان بوشهر که در 18 هزارگزی جنوب باختر برازجان و یک هزارگزی شوسۀ برازجان به بوشهر واقع شده. جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 202 تن سکنه دارد. آبش از چاه، محصولش غلات، تنباکو و خرما، شغل اهالی زراعت و راهش فرعی است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان عیسوند بخش برازجان شهرستان بوشهر که در 18 هزارگزی جنوب باختر برازجان و یک هزارگزی شوسۀ برازجان به بوشهر واقع شده. جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 202 تن سکنه دارد. آبش از چاه، محصولش غلات، تنباکو و خرما، شغل اهالی زراعت و راهش فرعی است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
عصارۀ گیاهی است چینی، و بعضی گویند حنای آنجا را با سرکه می سرشند وآن را شاه چینی می گویند، طلا کردن آن دردسر را ببرد، (برهان قاطع) (آنندراج)، نوعی از حنا، (غیاث اللغات)، حنا، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به شاه صینی شود
عصارۀ گیاهی است چینی، و بعضی گویند حنای آنجا را با سرکه می سرشند وآن را شاه چینی می گویند، طلا کردن آن دردسر را ببرد، (برهان قاطع) (آنندراج)، نوعی از حنا، (غیاث اللغات)، حنا، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به شاه صینی شود
لوح ها باشد تنک برنگ سیاه که از عصارۀ گیاهی کنند و از چین آرند و در دردسر بکار است و طرز استعمال آن این است که قرص را بسایند و گرد آن را بر مواضع دردناک پراکنند، (از ابن البیطار)، برگ آن تنبل (تنبول) و صمغ آن لبان است، (دمشقی)، گیاهی که به ذراعی بالای آن رسد با گلی سرخ و بیخ آن به زردک ماند جز آنکه بیخ شاه صینی رخواست، (یادداشت مؤلف)، عصارۀ حنای چینی و گویند عصارۀ ریوند است و به الوان مختلف می باشد بعضی برنگ صندل سفید و بعضی مایل بسرخی و بعضی مایل بسیاهی و بعضی مایل بزردی، (مخزن الاویه)، تیره گیاهی است چینی که برای دردسر نافع است، (از دزی ج 1 ص 717)، رجوع به شاه چینی شود
لوح ها باشد تُنُک برنگ سیاه که از عصارۀ گیاهی کنند و از چین آرند و در دردسر بکار است و طرز استعمال آن این است که قرص را بسایند و گرد آن را بر مواضع دردناک پراکنند، (از ابن البیطار)، برگ آن تنبل (تنبول) و صمغ آن لبان است، (دمشقی)، گیاهی که به ذراعی بالای آن رسد با گلی سرخ و بیخ آن به زردک ماند جز آنکه بیخ شاه صینی رخواست، (یادداشت مؤلف)، عصارۀ حنای چینی و گویند عصارۀ ریوند است و به الوان مختلف می باشد بعضی برنگ صندل سفید و بعضی مایل بسرخی و بعضی مایل بسیاهی و بعضی مایل بزردی، (مخزن الاویه)، تیره گیاهی است چینی که برای دردسر نافع است، (از دزی ج 1 ص 717)، رجوع به شاه چینی شود
دهی است از دهستان حصن بخش زرندشهرستان کرمان که در 30 هزارگزی جنوب باختری زرند و7 هزارگزی باختر راه مالرو زرند به بافق واقع شده، جلگه و معتدل است و 353 تن سکنه دارد، آبش از قنات، محصولش غلات، حبوبات، پسته و پنبه، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان حصن بخش زرندشهرستان کرمان که در 30 هزارگزی جنوب باختری زرند و7 هزارگزی باختر راه مالرو زرند به بافق واقع شده، جلگه و معتدل است و 353 تن سکنه دارد، آبش از قنات، محصولش غلات، حبوبات، پسته و پنبه، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 115 هزارگزی جنوب خاور کنگان و یک هزارگزی جنوب خاور راه فرعی لار بگله دار واقع شده. جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 60 تن سکنه دارد. آبش از چشمه محصولش غلات و انار، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 115 هزارگزی جنوب خاور کنگان و یک هزارگزی جنوب خاور راه فرعی لار بگله دار واقع شده. جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 60 تن سکنه دارد. آبش از چشمه محصولش غلات و انار، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)